نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6 جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
و علموا أنّ الدّنيا ليست لهم بدار فاستبدلوا. (2) فإنّ اللّه لم يخلقكم عبثا، و لم يترككم سدى، و ما بين أحدكم و بين الجنّة أو النّار إلّا الموت أن ينزل به. (3) و إنّ غاية تنقصها اللّحظة، و تهدمها السّاعة، لجديرة بقصر المدّة. و إنّ غائبا يحدوه الجديدان: اللّيل و النّهار، لحريّ بسرعة الأوبة. و إنّ قادما يقدم بالفوز أو الشّقوة لمستحقّ لأفضل العدّة. (4) [فتزوّدوا في الدّنيا، من الدّنيا، ما تحرزون به أنفسكم غدا]. فاتّقى عبد ربّه، نصح نفسه، قدّم توبته غلب شهوته. (5) فإنّ أجله مستور عنه، و أمله خادع له، و الشّيطان موكّل به، يزيّن له المعصية ليركبها، و يمنّيه التّوبة ليسّوفها، حتّى آن كه دنيا نيست ايشان را به سرايى، پس بدل كردند. (2) پس بدرستى كه خدا نيافريد شما را به بازى، و ترك نكرد شما را فرو گذاشته، و نيست ميان يكى از شما و ميان بهشت و دوزخ مگر مرگ كه فرود آيد به او. (3) و بدرستى كه آن نهايتى كه نقصان كند آن را يك لحظه، و خراب كند آن را يك ساعت، هر آينه سزاوار است به كوتاهى مدّت. و بدرستى كه غايبى كه رانند آن را دو نو، كه شب و روزاند، هر آينه سزاوار است به زودى بازگشتن، و بدرستى كه قدوم كننده كه قدوم كند و باز آيد [سراى آخرت را] به فيروزى يا بدبختى، هر آينه مستحقّ است مر فاضلترين ساز را. (4) [پس توشه برگيريد در دنيا توشه تقوا از براى بيرون رفتن از دنيا، آن قدر كه نگاه داريد به آن نفسهاى خود را فردا از عقوبت و جزا]، پس ساز كارى كرد بنده پروردگار خود را كه نيكخواهى كرد نفس خود را، پيش فرا- داشت توبه خود را، [و] غلبه كرد آرزوى خود را. (5) بدرستى كه اجل او پوشيده است از او، و اميد او فريبنده است مر او را، و شيطان موكّل است به او، آراياند مر او را نا فرمانى تا بر نشيند