و تجمع هذه الخطبة من اصول العلم ما لا تجمعه خطبة، ما وحّده من كيّفه، و لا حقيقته أصاب من مثّله، و لا إيّاه عنى ترس. (17) پس مرغ رام شده است به امر او، و بشمرد عدد پر او و نفس [زدن او را]، و استوار كرد پاىهاى او را بر [روى] ترى و خشكى، اندازه كرد قوتهاء آن را، و بشمرد جنسهاء آن را: پس اين است كلاغ، و اين [است] عقاب، و اين [است] كبوتر، و اين [است] شتر مرغ، بخواند هر مرغى را به نام او، و پايندان شد مر او را به روزى او. (18) و بديد آورد ابر و ميغ گران [را] و ريزان كرد بارانهاى آن را، و بشمر[د] قسمتهاى آن را، پس تر گردانيد زمين را بعد از خشك شدن آن، و بيرون آورد گياه آن بعد از خشك شدن آن. (19) 186- [و از خطبه آن حضرت (عليه السلام) است] در توحيد، و گرد آورد[ه است] اين خطبه [چيزى] را از اصول علم كه جمع نياورده او را خطبه [ديگر].[قائل نشد به يگانگى و] يكى نگفت و ندانست او را، آن كس كه [اثبات كيفيّت و]