[الحمد للّه] المعروف من غير رؤية، و الخالق من غير رويّة، الّذي لم يزل قائما دائما، إذ لا سماء ذات أبراج، و لا حجب ذات إرتاج، و لا ليل داج، و لا بحر ساج، و لا جبل ذو فجاج، و لا فجّ ذو اعوجاج، و لا أرض ذات مهاد، نگردانيدند مر ايشان را دلها را در آن هنگام، مگر آنك دادند شما را مانند آن در اين زمانه. (5) و بحقّ خدا كه ننمودند شما را بعد از اين چيزى كه ندانستند ايشان آن را، و نه برگزيدند شما را بدان و محروم داشتند ايشان را، و بدرستى كه فرو آمد به شما بلا جولان دهنده مهار او، [و] نرم [است] تنگ او، پس فريفته نكند شما را آنچه [از ثروت و دولت كه] گشتند در او اهل فريفتن، بدرستى كه آن سايهاى است كشيده تا اجل شمرده. (7) 89- [و از خطبههاى آن حضرت (عليه السلام) است] [سپاس خداوندى را كه] شناخته [شده است] از جز ديده، و آفريننده [است] از غير انديشه، آنكه هميشه او پاينده، حافظ و هميشگى است، آن [گاه] كه نه آسمانى [بود] خداوند برجها، و نه پردههايى خداوندان درهاى بسته، و نه شبى، و نه دريايى ساكن، و نه كوهى خداوند راهها، و نه طريقى خداوند كژى، و نه زمينى خداوند بسترها، و