ألا و إنّ الأرض الّتي تحملكم، و السّماء الّتي تظلّكم، مطيعتان لربّكم، و ما أصبحتا تجودان لكم ببركتهما توجّعا لكم، و لا او، و [حال آنكه] او از طاعت و رضاء خدا بخيل باشد (1) پس هر كه را بداد او را خدا مال، بايد كه پيوندد به آن خويشان را، و خوب گرداند از او مهمانى، و خلاص دهد به آن مال اسير را و دستگير كرده را، و بدهد از آن درويش [را]، و مروا [م] برآمده را، و با صبر دارد نفس خود را بر حقها گزاردن و [بر دفع كردن] حوادثها براى جستن ثواب، پس بدرستى كه فيروزى به اين خصلتها بزرگى بزرگىهاى دنيا [است]، و يافتن فضيلتها[ى] آخرتى. (2) 143- [و از خطبههاى آن حضرت است] [در طلب كردن باران] بدان بدرستى كه زمين آنك بر مىدارد شما را، و آسمان آنك سايه مىكند شما را، مطيعاند ايشان مر خداى شما را، و نگشتند كه سخاوت كنند مر شما را به بركت ايشان به