رحم اللّه عبدا سمع حكما فوعى، و دعي إلى رشاد فدنا، نادا[نا]ن را [از] پيشين [بودن] دين و اسلام من از تهمت كردن [من] و آن گاه كه پند داد ايشان را خدا به آن [چه كه] بليغتر [بود] از زبان من. (1) من حجّت [آورنده] خوارجم- بيرون روندگان از دين- و [من] خصومت كننده شك كنندگان، [و] بر كتاب خدا عرضه كنند مثلها را، و بدانچه در سينهها است مكافات كنند به بندگان. (2) 75- [و از خطبههاى آن حضرت (عليه السلام) است] رحمت كناد خدا بندهاى را كه بشنيد حكم و حكمت را پس ياد گرفت، و بخواندند وا راه راست پس نزديك شد، و فرا گرفت به [كمربند و] كنارهاى از راه نماينده پس نجات