146- و من كلام له عليه السلام و قد شاوره عمر بن الخطّاب في الشّخوص لقتال الفرس بنفسه
إنّ هذا الأمر لم يكن نصره و لا خذلانه بكثرة و لا بقلّة. و هو دين اللّه الّذي أظهره، و جنده الّذي أعدّه و أمدّه، حتّى بلغ ما بلغ، و طلع حيث طلع. (1) و نحن على موعود من اللّه سبحانه و اللّه منجز وعده، و ناصر جنده. و مكان القيّم من لأمر مكان النّظام من الخرز 146- [و از سخنان آن حضرت (عليه السلام) است] و بدرستى كه مشاورت كرد عمر پسر خطّاب در كوچ كردن براى قتال اهل فرس به نفس خود بدرستى كه اين امر اسلام، نباشد يارى كردن او و نه فرو گذاشتن او به بسيارى [لشكر] و نه به اندكى [آن]، و آن دين و اسلام خداست آنك روشن و بلند گردانيد او [را]، و لشكر او [است] آنك بساخت آن را، و مدد كرد، تا برسيد آنچه برسيد، و بر آمد از آنجا كه بر آمد. (1) و ماييم بر وعده داده از خداى تعالى، و خدا وفا كننده وعده خود است، و يارى دهنده لشكر