ذمّتي بما أقول رهينة، و أنا به زعيم، إنّ من صرّحت له العبر عمّا بين يديه من المثلات، حجزه التّقوى عن تقحّم الشّبهات (1) ألا و إنّ بليّتكم قد عادت كهيئتها يوم بعث اللّه نبيّه. و الّذي بعثه بالحقّ لتبلبلنّ بلبلة، و لتغربلنّ غربلة، و لتساطنّ سوط القدر. (2) حتّى يعود أسفلكم أعلاكم، و أعلاكم أسفلكم، و ليسبقنّ سابقون كانوا قصّروا، و ليقصّرنّ سبّاقون كانوا سبقوا. (3) و اللّه ما كتمت وشمة، و لا كذبت 16- [و از سخنان آن حضرت است] آن گاه كه بيعت كردند به مدينه در ذمّت من است به آنچه گويم من گرو كرده، و من بدان ضامنم، بدرستى كه هر كه ظاهر و روشن شد مر او را عبرت از آنچه ميان هر دو دست اوست از عقوبتها، باز دارد او را پرهيزگارى از در شدن نفس در تهلكه و شبهات. (1) بدان و بدرستى كه امتحان شما بدرستى كه باز گرديد چون صورت آن روز كه بفرستاد خدا پيغمبر خود را. و به حقّ آن كه بفرستاد او را بحق، هر آينه در حركت و وسوسه آرند [شما را] وسوسه كردنى، و هر آينه در غربال كنند و هلاك كنند [شما را] هلاك كردنى، و هر آينه بياميزند [شما را] چون آميختن ديگ در وقت چوشيد[ن]. (2) تا كه باز گردد فروترين شما به بالاترين شما، و بالاى شما به زير شما، و هر آينه پيشى گيرند پيشى گيرندگان [كه] بودند تقصير [مى]كردند، و هر آينه باز ايستند پيشى گيرندگان كه بودند پيشى مىگرفتند. (3) و به خدا كه