و قد قام رجل من اصحابه فقال: نهيتنا عن الحكومة ثم امرتنا بها، فما ندرى أىّ الأمرين أرشد فصفّق امير المؤمنين عليه السلام، احدى يديه على الاخرى، ثم قال: هذا جزاء من ترك العقدة أما و اللّه لو أنّي حين أمرتكم بما أمرتكم به حمد نگويد او را. (4) 120- [و از سخنان آن حضرت (عليه السلام) است] و بدرستى كه برخواست مردى از ياران او، پس گفت: باز داشتى ما را از حكومت [حكمين]، پس [از آن] امر كردى ما را به آن [كار]، پس ندانيم ما [كدام يك] از دو امر راه يافتهتر [است و] پيشتر پس بر هم زد امير مؤمنان (عليه السلام) يكى از دو دست خود را بر ديگرى، پس گفت: اين است جزاى آن كس كه بگذاشت عقد و عهد [كه] بستند بر او بدان به حقّ خدا اگر من آن هنگام امر كردمى شما را به آنچه امر كردم شما را به آن [از محاربه]، حمل كرده بودمى