اتّخذوا الشّيطان لأمرهم ملاكا، و اتّخذهم له أشراكا، فباض و فرّخ في صدورهم، و دبّ و درج في حجورهم، فنظر بأعينهم، و نطق بألسنتهم. (1) فركب بهم الزّلل، و زيّن لهم الخطل، فعل من [قد] شركه الشّيطان في سلطانه، و نطق بالباطل على لسانه. (2) 7- [و از خطبههاى آن حضرت (عليه السلام) است] فرا گرفتند ديو را براى كار ايشان مالك و معتمد و مدبّر، و فرا گرفتند ايشان مر او را شريكان و دامها. پس بيضه نهاد و بچّه بيرون آورد در سينههاى ايشان، و بخيزيد و قرار گرفت در كنارهاى ايشان. پس نظر كرد با چشمهاى ايشان، و سخن گفت به زبانهاى ايشان. (1) پس مرتكب شد به ايشان خطا و بلغزيدن، و بياراست مر ايشان را افساد، و تباهى كردن كسى كه شريك باشد او را شيطان در پادشاهى او، و سخن گفت به باطل بر زبان او. (2)