107- و من خطبة له عليه السلام و هى من خطبة الملاحم - نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6 جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6 - جلد 1

مصحح: عزیزالله جوینی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و يآفيخ الشّرف، و الأنف المقدّم، و السّنام الأعظم. (1) و لقد شفى و حاوح صدري أن رأيتكم بأخرة تحوزونهم كما حازوكم، و تزيلونهم عن مواقفهم كما أزالوكم، حسّا بالنّصال، و شجرا بالرّماح، تركب أولاهم أخراهم كالإبل الهيم المطرودة، ترمى عن حياضها، و تذاد عن موردها (2)

107- و من خطبة له عليه السلام و هى من خطبة الملاحم

الحمد للّه المتجلّي لخلقه بعزّته، و الظّاهر لقلوبهم بحجّته. خلق الخلق من غير رويّة، إذ كانت الرّويّات لا تليق إلّا بذوي الضّمائر سادات و سرور مهتران، و اوّل پيش بوده، و كوهان بزرگ‏تر. (1) و بدرستى كه شفا داد تشنگى و اندوه سينه من، [آن گاه كه‏] بينم شما را به آخر كار، بينداز بد ايشان را جانبى چنانكه به يك سو انداختند شما را، و زايل كنيد ايشان را از جاى گاه‏هاى ايشان چنانك زايل كردند ايشان شما را، كشتن به شمشيرها و زدن و آميختن به نيزه‏ها، [بر هم نشينند] اوّلينان ايشان [پسينيان ايشان را] هم چو شتر تشنه رانده [شده‏] كه بيندازند از حوض‏هاى آن، و برانند از آبشخور آن. (2) 107- [و از خطبه‏هاى آن حضرت (عليه السلام) است‏] و آن از خطبه حرب گاه‏ها[ست‏] شكر و سپاس مر خدا را، ظاهر شونده [است‏] مر خلق خود [را] به عزّت خود، و پيدا به هستى مر دل‏هاى ايشان به حجّت او، بيافريد آفريده را از غير فكر و انديشه، چون باشد انديشه‏ها كه‏

/ 491