أمّا بعد، فإنّ الأمر ينزل من السّماء إلى الأرض كقطر المطر إلى كلّ نفس بما قسم لها من زيادة أو نقصان. (1) فإذا رأى أحدكم لأخيه غفيرة في أهل أو مال أو نفس فلا تكوننّ له فتنة. (2) فإنّ المرء المسلم البريء من الملامة ما لم يغش دناءة تظهر فيخشع لها إذا ذكرت، و يغرى بها لئام النّاس، كان كالفالج الياسر الّذي ينتظر أوّل فوزة من قداحه توجب له المغنم، و يرفع عنه المغرم. (3) و كذلك المرء المسلم البريء من الخيانة ينتظر من اللّه إحدى الحسنيين: إمّا داعي اللّه فما عند اللّه خير له، و إمّا رزق اللّه فإذا هو ذو أهل و مال، و معه 23- [و از خطبههاى آن حضرت (عليه السلام) است] پس از ثناى خدا بدرستى كه امر و روزى فرو مىفرستد از آسمان به زمين، همچو قطره باران وا همه نفسى، بدانچه قسمت كردهاند براى آن نفس از زيادتى يا نقصانى. (1) پس چون بيند يكى از شما مر برادر خود را زيادتى در اهل يا مال يا نفس، پس بايد كه نباشد مر او را فتنهاى و بگرديدن از حق. (2) بدرستى كه مرد مسلمان دور و بيزار از ملامت كردن مادام كه در نپوشد [لباس] زبونى [و] خساستى [كه از وى] ظاهر شود، پس بترسد مر آن را چون ياد كنند آن را، و حريص شوند به آن، ناكسان مردمان، باشد همچو فيروزى يابنده قمار بازنده آنك انتظار دارد اوّل پيروزى را از تير قمار او، و واجب شود مر او را غنيمت از خداى و بردارد از او غرامت [را]. (3) و همچنين باشد مرد مسلمان دور و بىگناه از خيانت كردن [كه] منتظر باشد از خداى تعالى يكى از دو نيكوكارى را: يا خواننده خداى كه مرگ است، پس آنچه نزديك خدا است بهتر باشد مر او را، و يا روزى خداى، پس او چون