و لعمري ما عليّ من قتال من خالف الحقّ، و خابط الغيّ، من إدهان و لا إيهان. فاتّقوا اللّه عباد اللّه، و فرّوا إلى اللّه من اللّه، و امضوا في الّذي نهجه لكم، و قوموا بما عصبه بكم، فعليّ ضامن لفلجكم آجلا، إن لم تمنحوه عاجلا.
25- و من خطبة له عليه السلام
و قد تواترت عليه الأخبار باستيلاء أصحاب معاوية على البلاد، و قدم عليه عاملاه على اليمن، و هما عبيد اللّه بن عباس و سعيد بن نمران لما غلب عليها بسر بن أبي أرطاة، فقام عليه السلام الى المنبر 24- [و از خطبههاى آن حضرت (عليه السلام) است] و به جان و زندگانى من كه نيست بر من- از كار زار كردن آن كس كه خلاف كرد حق، و پاى كوبد در گمراهى- از مداهنه كردن و نه سستى كردن، پس بترسيد از خدا [اى] بندگان خدا، و بگريزيد وا خداى از [خشم] خدا، و بگذريد در [راه] آن كسى كه پيدا كرد آن را براى شما، و قيام كنيد بدانچه باز بست آن را به شما از تكليف، پس على ضامن است مر شما را براى ظفر شما عاقبت، اگر ندهند عطاى او را به تعجيل.25- [و از خطبههاى آن حضرت (عليه السلام) است] و بدرستى كه پياپى شد بر او خبرها به مستولى شدن اصحاب معاوية بر شهرها، و باز آمدند بر او دو عاملان او بر يمن، و آن دو: عبيد اللّه پسر عباس و سعيد پسر نمران، آن گاه كه غلبه كرد بر آن بسر پسر ابى ارطات. پس برخاست، عليه السلام، و بر منبر شد