أرسله على حين فترة من الرّسل، و طول هجعة من الأمم، و اعتزام من الفتن، و انتشار من الأمور، و تلظّ من الحروب، و الدّنيا كاسفة النّور، ظاهرة الغرور، على حين اصفرار من ورقها، نشناختند، و نا شايست نزديك ايشان انكار نكردند، پناه گاه ايشان در مشكلات وا نفسهاى ايشان [است]، و اعتماد ايشان در مسائل پوشيدهها بر راىهاى ايشان. (4) گويى كه هر مردى از ايشان پيشواى نفس خود [است]، بدرستى كه فرا گرفت از نفس خود در آنچه ديد و اعتقاد داشت [به] بندنههاى محكمها، و سببهاى محكم و استوار. (5) 88- [و از خطبههاى آن حضرت (عليه السلام) است] بفرستاد او را بر هنگام خالى بودن از پيغمبران، و [در وقت] درازى خفتن [و غفلت] گروهان، و عزم [و آهنگ] كردن فتنهها، و جدا شدن [و پراكندگى] كارها، و زبانه زدن [آتش] حربها، و دنيا نقصان شونده [بود] روشنى او، و ظاهر و روشن [بود] فريفتن او، [و