و إنّ عليّ من اللّه جنّة حصينة، فإذا جاء يومي انفرجت عنّي و أسلمتني، فحينئذ لا يطيش السّهم، و لا يبرأ الكلم
62- و من خطبة له عليه السلام
ألا و إنّ الدّنيا دار لا يسلم منها إلّا فيها، و لا ينجى بشيء كان لها: [سيد رضى گويد]: مىخواهد [از اين سخن] معاويه و ياران او را.61- [و از سخنان آن حضرت (عليه السلام) است] آن گاه كه ترسانيدند [او را] از كشتن ناگاه و مكر و بدرستى كه بر من از خدا سپرى است استوار و محكم، پس چون آيد روز من وا شود حزن و اندوه از من و فرا سپرد مرا [به مرگ]، پس آن هنگام خطا نكند و نگردد تير از نشانه و به صلاح نيايد جراحت.62- [و از خطبههاى آن حضرت (عليه السلام) است] بدان بدرستى كه دنيا سرايى است كه سلامت نباشد از او مگر [به پرهيزگارى] در او، و