الحمد للّه المعروف من غير رؤية، و الخالق من غير منصبة. خلق الخلائق بقدرته، و أسبغ النعمة على خلقه و استعبد الأرباب بعزّته و ساد العظماء بجوده. (1) و هو الذى اسكن الدّنيا خلقه، و بعث إلى الجنّ و الإنس رسله، ليكشفوا لهم من غطائها. و ليحذّروهم من ضرّائها، و ليضربوا لهم أمثالها، و ليبصّروهم عيوبها، و ليهجموا عليهم بمعتبر من تصرّف مصاحّها و أسقامها، و حلالها و حرامها، و ما أعدّ اللّه للمطيعين منهم و العصاة من جنّة و نار، و كرامة و هوان. (2) أحمده 183- [و از خطبههاى آن حضرت (عليه السلام) است] سپاس مر خدا را كه شناخته است او را عقل از غير ديدن، و آفريننده [است] از غير رنج و مشقّت. بيافريد آفريدگان را به قدرت خود، و تمام كرد نعمت بر خلق خود، و به بندگى گرفت خداوندان را به عزّت خود، و مهتر گشت و بر سر آمد بزرگان را به جود خود. (1) و او است آنك آرام داد به دنيا خلق خود را، و بفرستاد او وا پرى و آدمى رسولان خود را، تا كشف كنند براى ايشان از پوشش آن دنيا، و پرهيز فرمايند ايشان را از مضرّت و سختى آن، و با ديد گردانند براى ايشان مانند و مثلها و تا فرا نمايند ايشان را عيبهاى دنيا، و تا در آرند بر ايشان اعتبار كردهاى [و پندى]: از گرديدن صحّتهاى آن دنيا و رنجهاى آن، و حلال دنيا و حرام آن، و آنچه بساخت خداى تعالى براى مطيعان از ايشان، و عاصيان: از بهشت و دوزخ، و بزرگى و حقارت. (2) حمد گويم او را [در حالى كه رو آورندهام] وا نفس او، چون