بعث رسله بما خصّهم به من وحيه، و جعلهم حجّة له على خلقه، لئلّا تجب الحجّة لهم بترك الإعذار إليهم، فدعاهم بلسان رحمت [خود] را، و آب ده ما را آب و بارانى سود كننده سيراب كننده گياه آورنده، برويد به آن آنچه فائت شد، و زنده شو[د] به آن آنچه بدرستى كه مرد، [بارانى كه نشاننده تشنگى باشد]، بسيار چيده بركت و خير (8) سير آب كنى به آن زمين هامون و نرم را، و سيلان كنى زمين گو را، و برگ بر آرى به آن درختان را، و ارزان كنى نرخها را، بدرستى كه تو بر آنچه خواهى توانائى. (9) 144- [و از خطبههاى آن حضرت (عليه السلام) است] بفرستاد رسول خود را بدانچه خاص گردانيد به آن از وحى او- خدا- و گردانيد به ايشان حجّتى مر او را بر خلق خود، تا واجب نشود حجّت [و بهانهاى] مر ايشان را به ترك عذر آوردن وا