شغل من الجنّة و النّار أمامه ساع سريع نجا، و طالب بطيء رجا، و مقصّر في النّار تردّى. (8) اليمين و الشّمال مضلّة، و الطّريق الوسطى هي الجادّة، عليها باقي الكتاب و آثار النّبوّة، و منها منفذ السّنّة، و إليها مصير العاقبة. (9) هلك من ادّعى، و خاب من افترى. من أبدى از بهره عجب به آن، و در او- وا حال آن كه صفت كرديم ما- زيادتها[يى] از فصاحت [است]، كه قيام ننمايد به آن زبان، و ديدهور نشود راه آن را آدميان، و نشناسد آنچه مىگويم او را مگر آن كسى كه نفع گرفته باشد در اين صناعت بحق، و ميراث يافته باشد [به حق] و جارى شده باشد در آن بر اصلى، و در نيابد آن را مگر دانايان.[و در بعضى از اين خطبه مىفرمايد] مشغول كردند كسى را كه بهشت و دوزخ پيش اوست، سعى كننده بشتاب نجات يافت، و جوينده درنگى كننده اميد داشت، و تقصير كننده در دوزخ در افتاد. (8) جانب راست و چپ موضع گمراهى است، و راه ميانى آن جاده است كه بر آن است باقى كتاب و خبرهاى پيغمبرى، و آن جا است جاى روانى شريعت و با اوست بازگشت عاقبت. (9) هلاك شد هر كه دعوى كرد، و بىبهره گشت آنك دروغ بست. هر كه آشكارا كند روى خود را براى