100- و من خطبة له عليه السلام و هى من خطبة التى تشتمل على ذكر الملاحم:
الأوّل قبل كلّ أوّل، و الآخر بعد كلّ آخر، [و] بأوّليّته وجب أن لا أوّل له، و بآخريّته وجب أن لا آخر له، و أشهد أن لا إله إلّا اللّه شهادة يوافق فيها السّرّ الإعلان، و القلب اللّسان. (1) أيّها النّاس، لا يجرمنّكم شقاقي، و لا يستهوينّكم عصياني، و لا تتراموا بالأبصار عند ما تسمعونه منّي. (2) فو الّذي فلق الحبّة، و برأ النّسمة، إنّ الّذي أنبّئكم به عن النّبيّ الأمّيّ عليه السّلام، ما كذب المبلّغ، و لا جهل السّامع. (3) 100- [و از خطبههاى آن حضرت (عليه السلام) است] و آن از خطبهاى است آنكه مشتمل است بر ياد كردن حرب گاه او است- تعالى- اوّل پيش از هر اوّلى، و او است آخر پس از هر آخرى، به اوّليّت او واجب است كه نيست اوّلى مر او را، و به آخريّت او- تعالى- واجب است كه نيست آخرى مر او را، و گواهى مىدهم كه نيست خدا جز او خداى- تعالى- گواهى كه موافق باشد در او سرّ آشكارا را، و دل زبان را. (1) اى مردمان جرم و دشمنى مداراد شما را [كه] خلاف [كنيد با] من، و سرگشته نكناد شما را نافرمانى [كردن شما با] من، و يكديگر را اشارت مكنيد به بينائىها نزديك آنچه بشنويد آن را از من. (2) پس بدان خدائى كه بشكافت دانه را، و بيافريد ذى روح را، بدرستى آنك خبر مىكنم شما را بدان، از پيغمبر- صلعم- [است]، دروغ نگفت رساننده [آن خبر] به شما، و جاهل و نادان نيست شنونده [آن]. (3) هر آينه