أمّا بعد، فإنّ اللّه سبحانه بعث محمّدا، صلّى الله عليه وآله وسلّم- و ليس أحد من العرب يقرأ كتابا، و لا يدّعي نبوّة و لا وحيا، فقاتل بمن أطاعه من عصاه. (1) يسوقهم إلى منجاتهم، و يبادر بهم السّاعة. بى آوازه]» بدرستى كه خواست به آن بىنام و ذكر، [و] اندك شر [را]، [و المساييح، جمع مسياح]، و او آن [كسى] است كه چون برود ميان مردمان، به فساد و سخن چينىها [مشغول گردد]. [و المذاييع، جمع مذياع]، و او آنست كه چون بشنود مر غير او را به زشتى و ناشايست آشكارا كند آن را و بلند و قوى گرداند آن را. [و البذر، جمع بذور]، و او آن است كه بىخرد باشد او، و لغو باشد سخن او.103- [و از خطبههاى آن حضرت (عليه السلام) است] [اما پس از حمد و ثنا]، بدرستى كه خداى، تعالى و سبحانه، بفرستاد محمّد را- صلعم- و نيست يكى از عرب كه بخواند نامه [اى] را و نه دعوى كند پيغمبرى [را] و نه وحى [خدا را]، پس مقاتله كرد [آن حضرت] به آن كس كه مطيع بود او را به هر كه عصيان كرد او را. (1) مىراند ايشان را وا جاى رستگارى ايشان، و پيش دستى [مى]داد ايشان را [به] قيامت كه فرو مىآيد به ايشان، [در آن حال كه] باز مانده مىشود باز مانده [ناتوان از بار گناه]، و