17- و من كلام له عليه السلام فى صفة من يتصدّى للحكم بين الأمّة و ليس بذلك بأهل:
إنّ أبغض الخلائق إلى اللّه رجلان: رجل و كله اللّه إلى نفسه، فهو جائر عن قصد السّبيل، مشعوف حق هلاك شود نزد نادانان مردمان. (10) و پسنده است مرد را نادانى كه نشناسد قدر خود را، هلاك نشد بر پرهيزگارى بيخ اصلى، و تشنه نشود بر تقوا كشت قومى، پس پنهان شويد به خانههاى خود، و به صلاح آوريد حالى كه ميان شما است، و توبه از پيش شما است، و بايد كه حمد نگويد حمد گويندهاى جز پروردگار خود را، و ملامت نكند ملامت كنندهاى مگر نفس خود را. (11) 17- [و از سخنان آن حضرت (عليه السلام) است] در صفت كسى كه پيش آمد و شروع كرد براى حكم ميان امّت و نباشد به آن حكم سزاوار و مستحق بدرستى كه دشمنترين خلايق وا خداى تعالى دو مرد باشند: مردى كه وى را گذاشته باشد خدا وا نفس او، پس او گردنده باشد از راه راست، حريص