أمّا بعد، فإنّي أحذّركم الدّنيا، فإنّها حلوة خضرة، حفّت بالشّهوات، و تحبّبت بالعاجلة، و راقت بالقليل، و تحلّت بالآمال، و تزيّنت سنّتها است، و بياموزيد قرآن را، كه آن خوبترين و بهترين سخن است، و در يابيد در او، بدرستى كه آن بهار دلها است، و طلب شفا كنيد به نور او، بدرستى كه آن شفاى سينهها است، و نيكو دانيد خواندن آن را، بدرستى كه آن سودمندترين قصّهها است. (2) بدرستى كه عالم عمل كنند[ه] به غير علم خود همچو جاهل متحيّر باشد آنك با هوش نيايد از نادانى خود، بلكه حجّت بر [عقاب] او بزرگتر و پشيمانى مر او را لازمتر، و او نزديك خدا ملومتر [است]. (3) 110- [و از خطبههاى آن حضرت (عليه السلام) است] پس از حمد و ثناء تعالى، بدرستى كه من مىترسانم شما را از دنيا، بدرستى كه آن شيرين است، سبز و تازه است. گرد در آور[د]ند او را به آرزوها، و محبوب گشت به [متاعهاى] عاجله دنيا، و به شگفت آورد به متاع اندك، و بياراست به اميدها، و مزيّن گشت به