126- و من كلام له عليه السلام لمّا عوتب على تصييره الناس اسوة فى العطاء من غير تفضيل اولى السابقات و الشرف فقال عليه السلام: - نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6 جلد 1
126- و من كلام له عليه السلام لمّا عوتب على تصييره الناس اسوة فى العطاء من غير تفضيل اولى السابقات و الشرف فقال عليه السلام:
أ تأمرونّي أن أطلب النّصر بالجور فيمن ولّيت عليه و اللّه لا أطور به ما سمر سمير، و ما أمّ نجم في السّماء نجما لو كان المال لي لسوّيت بينهم، فكيف و إنّما المال مال اللّه لهم. (1) ثمّ قال عليه السلام ألا و إنّ اعطاء المال في غير حقّه تبذير و إسراف، و هو يرفع صاحبه في الدّنيا و يضعه في الآخرة، و يكرمه في النّاس و يهينه عند اللّه (2) 126- [و از سخنان آن حضرت (عليه السلام) است] آن گاه كه سر زنش كردند او را برگردانيدن او مردمان را يكسان در عطا دادن از غير فضل نهادن خداوندان فضل و شرف [را]، پس گفت امير [مؤمنان]- عليه السّلام: اى امر مىكنيد مرا كه طلب كنم نصرت و يارى [شما] را به ظلم و ميل در آن كس كه والى گردانيدند مرا بر او بحقّ خدا كه نزديك نشوم بدو، مدّت آنك بشب حديث گو[يد روزگار]، و مادام كه قصد كند ستارهاى در آسمان ستاره [ديگر را]، اگر بودى مال مرا هر- آينه راست داشتمى ميان ايشان، پس چه گونه كنم و بدرستى كه مال مال خدا است مر ايشان را (1) پس گفت امير [مؤمنان]- عليه السّلام: بدان و بدرستى كه دادن مال در غير حقّ او، به اسراف و گزاف كارى باشد، و آن بردارد و رفيع گرداند صاحب خود را در دنيا، و بنهد و فرو مايه گرداند در آخرت، و بزرگ دارد در ميان مردمان و حقير دارد او را نزديك خدا. (2) و