نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6

مصحح: عزیزالله جوینی‏

جلد 1 -صفحه : 491/ 14
نمايش فراداده

منهم سجود لا يركعون، و ركوع لا ينتصبون، و صافّون لا يتزايلون، و مسبّحون لا يسأمون. (12) لا يغشاهم نوم العيون، و لا سهو العقول، و لا فترة الأبدان، و لا غفلة النّسيان. و منهم أمناء على وحيه، و ألسنة إلى رسله، و مختلفون بقضائه و أمره، و منهم الحفظة لعباده، و السّدنة لأبواب جنانه. (13) و منهم الثّابتة في الأرضين السّفلى أقدامهم، و المارقة من السّماء العليا أعناقهم، و الخارجة من الأقطار أركانهم، و المناسبة لقوائم العرش أكتافهم. (14) ناكسة دونه أبصارهم، متلفّعون تحته بأجنحتهم، مضروبة بينهم و بين من دونهم حجب العزّة، و أستار القدرة. لا يتوهّمون ربّهم بالتّصوير، كنندگانند كه پشت با راست نكنند، وصف زدگان باشند كه زايل نگردند، و تسبيح گويان باشند كه سير نشوند. (12)

پس در نيابد ايشان را خواب چشم‏ها، و نه سهو عقل‏ها، و نه سستى تنها، و نه غافلى فراموشى، و از ايشان امينانند بر وحى او تعالى، و زبان‏هااند وا پيغمبران او، و آمد و شد كنندگانند به حكم و امر او، و از ايشان نگهبانانند مر بندگان او را، و خادمانند مر درهاى بهشت‏هاى او را. (13) و از ايشان ثابتانند [كه‏] در زمين‏هاى فروترين [است‏] قدم‏هاى ايشان، و بيرون رفته از آسمان بلندترين گردن‏هاى ايشان، و بيرون رونده از كناره‏هاى عالم ركن‏هاى ايشان، و مناسب و برابر [است‏] مر پايه‏هاى عرش را دوش‏هاى ايشان. (14) نگونسار شونده پيش عرش چشم‏هاى ايشان، در- پيچندگان زير او بال‏هاى خود را، زده ميان ايشان و ميان كسانى كه جز ايشانند حجاب‏هاى عزّت و پرده‏هاى قدرت، توهّم نكنند پروردگار خود را به صورت بديد كردن، و جارى نكنند بر او صفت‏هاى پيدا كرده شده‏ها، و حدّ بديد نكنند او را به جاى‏ها، و اشارت نكنند به او