مريحة، و لا دعة مزيحة، و لا قوّة حاجزة، و لا موتة ناجزة، و لا سنة مسلّية، بين أطوار الموتات، و عذاب السّاعات، انّا للّه و إنّا اليه راجعون و إنّا باللّه عائذون (38) عباد اللّه الّذين عمّروا فنعموا، [و] علّموا ففهموا، و أنظروا فلهوا، و سلّموا فنسوا أمهلوا طويلا، و منحوا جميلا، و حذّروا أليما، و وعدوا جسيما (39) احذروا الذّنوب المورّطة، و العيوب المسخطة. يا أولي الأبصار و الأسماع، و العافية و المتاع، هل من مناص أو خلاص، أو معاذ أو ملاذ، أو فرار أو محار أم لا «فأنّى به داشتنى زايل كننده از عذاب، و نه قوّتى باز دارنده، و نه مردنى شتاب كننده، و نه خوابى دل خوشى دهنده، ميان اصناف مردگان، و عذاب ساعتها، بدرستى كه ما خدارائيم و ما به او باز گردندگانيم، و بدرستى كه به خدا پناه دهندگانيم. (38) اى بندگان خدا آنانكه عمر دادند ايشان را پس تنعّم كردند، و آموختند ايشان را پس فهم كردند، و مهلت دادند پس غافل شدند، و سلامتى دادند پس فراموش كردند، و مهلت دادند ايشان را زمانى دراز، و عطا دادند ايشان را عطاى خوب، و ترسانيدند ايشان را [از] عذاب دردناك، و وعده دادند ايشان را ثوابى بزرگ. (39) بپرهيزيد از گناه هلاك كننده، و عيبهاى به خشم آورنده. اى خداوندان بينائىها و شنوائىها، و عافيتها، و برخوردارىها[ى] دنيا هست از هيچ جا. گريختن يا خلاص دادن، يا جاى پناه يا پنا[ه]گاه، يا گريختن يا