نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6

مصحح: عزیزالله جوینی‏

جلد 1 -صفحه : 491/ 173
نمايش فراداده

أنكروا، مفزعهم في المعضلات إلى أنفسهم، و تعويلهم في المبهمات على آرائهم. (4) كأنّ كلّ امرئ منهم إمام نفسه، قد أخذ منها فيما يرى بعرى موثقات، و أسباب محكمات. (5)

88- و من خطبة له عليه السلام

أرسله على حين فترة من الرّسل، و طول هجعة من الأمم، و اعتزام من الفتن، و انتشار من الأمور، و تلظّ من الحروب، و الدّنيا كاسفة النّور، ظاهرة الغرور، على حين اصفرار من ورقها، نشناختند، و نا شايست نزديك ايشان انكار نكردند، پناه گاه ايشان در مشكلات وا نفس‏هاى ايشان [است‏]، و اعتماد ايشان در مسائل پوشيده‏ها بر راى‏هاى ايشان. (4) گويى كه هر مردى از ايشان پيشواى نفس خود [است‏]، بدرستى كه فرا گرفت از نفس خود در آنچه ديد و اعتقاد داشت [به‏] بندنه‏هاى محكم‏ها، و سبب‏هاى محكم و استوار. (5) 88- [و از خطبه‏هاى آن حضرت (عليه السلام) است‏] بفرستاد او را بر هنگام خالى بودن از پيغمبران، و [در وقت‏] درازى خفتن [و غفلت‏] گروهان، و عزم [و آهنگ‏] كردن فتنه‏ها، و جدا شدن [و پراكندگى‏] كارها، و زبانه زدن [آتش‏] حرب‏ها، و دنيا نقصان شونده [بود] روشنى او، و ظاهر و روشن [بود] فريفتن او، [و