نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6

مصحح: عزیزالله جوینی‏

جلد 1 -صفحه : 491/ 186
نمايش فراداده

الأمور. (21) فتمّ خلقه، و أذعن لطاعته، و أجاب إلى دعوته، لم يعترض دونه ريث المبطئ، و لا أناة المتلكّى‏ء، فأقام من الأشياء أودها، و نهج حدودها، و لاءم بقدرته بين متضادّها، و وصل [اسباب‏] قرائنها، و فرّقها أجناسا مختلفات في الحدود و الأقدار، و الغرائز و الهيئات، بدايا خلائق أحكم صنعها، و فطرها على ما أراد و ابتدعها (22)

و منها فى صفة السماء

و نظم بلا تعليق رهوات فرجها، و لا حم صدوع انفراجها، روزگار، و نه انبازى كه يارى دهد بر نو چيزى آوردن عجايب كارها. (21) پس تمام شد خلق او و گردن نهاد مر طاعت او را، و اجابت كرد وا خواندن او، در معرض نيامد و حائل نگشت پيش او درنگ كننده‏اى، و نه تأنّى كردن تأخير كننده و پيچنده، پس راست گردانيد از چيزها كژى آن را، و پيدا كرد حدهاء آن را، و جمع كرد وفا هم آورد به قدرت خود ميان ضدّان آن اشياء، و بپيوست سبب‏ها و ريسمان‏ها[ى‏] قرينه‏هاى آن را، و جدا گردانيد آن چيزها [را به‏] جنس‏هاى مختلف‏ها، در حدّها و اندازه‏ها، و طبيعت‏ها و چه گونگى‏ها، كارى عجب نو آو[ر]ده خلايق را، استوار كرد كردار آن را، و بيافريد آن را بر آنچه خواست پس نو آفريد آن را. (22) [و قسمتى ديگر از آن خطبه‏] در صفت آسمان [است‏] و با هم بست بى‏علاقه و [بى‏]در آويخت گشادگى شكاف او، و جمع آورد شكاف‏هاى‏