نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6

مصحح: عزیزالله جوینی‏

جلد 1 -صفحه : 491/ 234
نمايش فراداده

104- و من خطبة له عليه السلام

حتّى بعث اللّه محمّدا، صلّى الله عليه وآله، شهيدا، و بشيرا، و نذيرا، خير البريّة طفلا، و أنجبها كهلا، أطهر المطهّرين شيمة، و أجود المستمطرين ديمة. (1) فما احلولت الدّنيا لكم في لذّاتها، و لا تمكّنتم من رضاع أخلافها إلّا من بعد[ه‏] صادفتموها جائلا خطامها، قلقا وضينها، قد صار حرامها عند أقوام بمنزلة السّدر المخضود، و حلالها بعيدا غير موجود، و صادفتموها، و اللّه، ظلّا ممدودا إلى أجل معدود. (2) 104- [و از خطبه‏هاى آن حضرت (عليه السلام) است‏] تا كه بفرستاد خدا محمّد را- صلعم- گواه و بشارت دهنده، و بيم كننده، بهترين آفريدگان [بود] از روى طفلى، و برگزيد او را به كهوليّت- سى و سه سالگى- پاكيزه‏ترين پاكان به عادت و خوى او، و سخى‏ترين سؤال خواستگان به نفع و فايده. (1) پس شيرين نشد دنيا مر شما را در لذّت‏هاى او، و توانا نشده‏ايد شما از شير خوردن پستان‏هاى او، مگر از پس او- صلعم- يافتيد شما دنيا جولان كننده مهار آن، [و] بى‏آرام تنگ آن، بدرستى كه گشت حرام آن به نزديك گروهانى به منزلت سدر خار باز كرده، و حلال آن دور است نه موجود، و يافتيد شما دنيا را- و بحقّ خدا- سايه كشيده وا اجل شمرده [كه زمان انقضاء عمر است‏]. (2) پس زمين شما را منقاد شده، و دست‏هاى شما در او گسترده،