نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6

مصحح: عزیزالله جوینی‏

جلد 1 -صفحه : 491/ 26
نمايش فراداده

حكمه، و كهوف كتبه، و جبال دينه. (10) بهم أقام انحناء ظهره، و أذهب ارتعاد فرائصه. (11)

منها في المنافقين يعنى به قوما آخرين

زرعوا الفجور، و سقوه الغرور، و حصدوا الثّبور، لا يقاس بآل محمّد صلّى اللّه عليه و عليهم من هذه الأمّة أحد، و لا يسوّى بهم من جرت نعمتهم عليه أبدا. (12) هم أساس الدّين، و عماد اليقين.

إليهم يفي‏ء الغالي، و بهم يلحق التّالي. و لهم خصائص حقّ حكم او و استوارى‏ها، و پناه كتاب‏هاى او تعالى، و كوه‏هاى دين او. (10) به يارى ايشان راست گردانيد كژى پشت دين رسول، و ببرد لرزيدن پهلوهاى رسول «ع». (11) [بعضى از آن در باره منافقين است‏]: يعنى كه از دين بيرون شده‏اند گروهى ديگران، زراعت كردند نا فرمانى و دروغ را، و آب دادند به او فريفتگى را، و بدرويدند هلاكت را، قياس نكنند به آل محمد- [درود خدا] بر او و بر ايشان- از اين امّت هيچ يكى، و برابر نكنند به ايشان كسى را كه روان كرد نعمت ايشان [- عليهم السّلام- ] بر او هميشه. (12) ايشانند بنياد دين، و ستون‏هاى يقين، وا سوى ايشان باز گردد [از حد] در گذرنده، و به ايشان برسد پس روى كنند[ه‏]، و مر ايشان‏