نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6

مصحح: عزیزالله جوینی‏

جلد 1 -صفحه : 491/ 269
نمايش فراداده

و بؤسا نزل. (9) و من عبرها أنّ المرء يشرف على أمله فيقتطعه حضور أجله. فلا أمل يدرك، و لا مؤمّل يترك. فسبحان اللّه ما أغرّ سرورها و أظمأ ريّها و أضحى فيئها (10) لا جاء يردّ، و لا ماض يرتدّ.

فسبحان اللّه، ما أقرب الحيّ من الميّت للحاقه به، و أبعد الميّت من الحيّ لانقطاعه عنه (11) إنّه ليس شي‏ء بشرّ من الشّرّ إلّا عقابه، و ليس شي‏ء بخير من الخير إلّا ثوابه. و كلّ شي‏ء من الدّنيا سماعه أعظم من عيانه، و كلّ شي‏ء من الآخرة عيانه أعظم من سماعه. فليكفكم من العيان السّماع.

و من الغيب الخبر. (12) و اعلموا أنّ ما نقص من الدّنيا و زاد في الآخرة خير آمد. (9) و از عبرت‏هاى او [آن است‏] بدرستى كه مرد ديده ور مى‏شود بر اميد خود، پس ببرد و باز كند آن را حاضر شدن اجل او، پس نه اميد[ى‏] كه در يابند آن را، و نه اميد داشته‏اى كه ترك كنند آن را، پس بى‏عيب و پاكى تو خدا چه فريفته است شادى او، و چه تشنه [كننده‏] است سيرابى او، و در آفتاب رونده است سايه او (10) نه آينده را رد كنند، و نه گذرنده باز گردد، پس پاكى و بى عيبى تو خدا چه نزديك شد زنده از مرده براى رسيدن او، و چه دور است مرده از زنده براى منقطع شدن او از او (11) نيست چيزى بدتر از بد جز عقوبت او، و نيست چيزى خير و بهتر از خير جز ثواب او، و هر چيزى از دنيا شنيدن او بزرگ‏تر باشد از ديدن او، و هر چيزى از آخرت ديدن او بزرگتر باشد از شنيدن آن، [پس‏] بايد كه بس باشد شما را از ديدن [آخرت به‏] شنيدن [آن‏]، و از ناپيدا [به‏] خبر. (12) و بدانيد كه آنچه نقصان شد از دنيا و زيادت شد