نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6

مصحح: عزیزالله جوینی‏

جلد 1 -صفحه : 491/ 301
نمايش فراداده

128- و من كلام له عليه السلام فيما يخبر به عن الملاحم بالبصرة

يا أحنف كأنّي به و قد سار بالجيش الّذي لا يكون له غبار و لا لجب، و لا قعقعة لجم، و لا حمحمة خيل. يثيرون الأرض بأقدامهم كأنّها أقدام النّعام. (1) [قال الشريف الرضى‏]: يومئ بذلك إلى صاحب الزّنج. 128- [و از سخنان آن حضرت (عليه السلام) است‏] در آنچه خبر مى‏دهد به آن از حربگاه‏ها به بصره اى احنف گوئى كه من [مى‏بينم‏] اين برقعى [را] و بدرستى كه برفت با لشكرى آنك نبود مر او را غبارى و نه، و نه آواز لگام‏ها، و نه آواز اسبان كه گرد بر انگيزند زمين را به قدم‏هاى ايشان، گويى كه آن قدم‏ها[ى‏] شتر مرغ [است‏] به باريكى و سياهى. (1)- [سيّد رضى مى‏فرمايد كه آن حضرت‏] اشارت مى‏كند به آن [كلام‏] وا صاحب زنگ-