نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6

مصحح: عزیزالله جوینی‏

جلد 1 -صفحه : 491/ 362
نمايش فراداده

منها

فيكم كرائم الأيمان، و هم كنوز الرّحمن. إن نطقوا صدقوا، و إن صمتوا لم يسبقوا. فليصدق رائد أهله، و ليحضر عقله و ليكن من أبناء الآخرة (3) فإنّه منها قدم، و إليها ينقلب.

فالنّاظر بالقلب، العامل بالبصر، يكون مبتدأ عمله أن يعلم: أعمله عليه أم له فإن كان له مضى فيه و إن كان عليه وقف عنه. (4) فإنّ العامل بغير علم كالسّائر على غير طريق. فلا يزيده بعده عن الطّريق الواضح إلّا بعدا من حاجته. و العامل بالعلم كالسّائر على الطّريق الواضح. فلينظر ناظر: أسائر هو أم راجع (5) [بخشى از اين خطبه است‏] در شما [است‏] بزرگى‏هاى ايمان، و ايشان گنج‏هاى رحمان‏اند، اگر سخن گويند راست گويند، و اگر خاموش شوند سابق نشوند ايشان را، بايد كه راست گويد پيش روند[ه‏] و منزل بينند[ه‏] اهل خود را، و بايد كه حاضر دارد عقل خود را، و بايد كه باشد از اهل آخرت. (3) بدرستى كه او از [آن آخرت‏] بيامد- از عدم- و به آن باز گردد، پس نظر كننده به دل عمل كننده به چشم [است‏]. باشد [او در] ابتداء عمل خويش كه بداند: اى عمل او بر او است يا براى او پس اگر باشد براى او بگذرد در او، و اگر باشد بر او بايستد از [او]. (4) پس بدرستى كه عمل كننده بى‏علم، همچو رونده‏اى باشد بر بى‏راه، پس زياده نشود او را دورى او از راه جز دورى از حاجت او، و عامل با علم همچو رونده باشد بر راه روشن، پس بايد كه نظر كند نظر كننده‏[اى‏] كه رونده است او، يا باز گردنده (5) و بدان‏