نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6

مصحح: عزیزالله جوینی‏

جلد 1 -صفحه : 491/ 40
نمايش فراداده

نرعد حتّى نوقع، و لا نسيل حتّى نمطر.

10- و من خطبه له عليه السلام

ألا و إنّ الشّيطان قد جمع حزبه، و استجلب خيله و رجله، و إنّ معي لبصيرتي: ما لبّست على نفسي، و لا لبّس عليّ. و ايم اللّه لأفرطنّ لهم حوضا أنا ماتحه لا يصدون عنه، و لا يعودون إليه. بد دلى كردن [ايشان‏]، و نيستيم ما كه ترسانيم تا كه واقع نياوريم، و سيلان نكنيم تا كه نباريم.

10- [و از خطبه‏هاى آن حضرت (عليه السلام) است‏] بدان و بدرستى كه ديو بدرستى كه جمع كرد گروه خود را، و طلب فراهم آوردن كرد سواران و پيادگان خود را، و بدرستى كه وا من است معرفت من، نپوشيدم حق را بر نفس خود، و نپوشيدند بر من، و سوگند مى‏خورم به خدا كه هر آينه پر كنم براى شما حوضى كه من كشنده آن باشم، و باز نگردند از او بلكه هلاك شوند و عود نكنند با او.