في ضمنها. (2) و في رواية أخرى: و اللّه لتغرقنّ بلدتكم حتّى كأنّي أنظر إلى مسجدها كجؤجؤ سفينة، أو نعامة جاثمة. (3) و في رواية أخرى: كجؤجؤ طير في لجّة بحر. (4)
أرضكم قريبة من الماء، بعيدة من السّماء. خفّت عقولكم، و سفهت حلومكم، و أنتم غرض. لنابل، و أكلة لآكل، كه در زير او بود. (2) و در روايتى ديگر: بخدا كه غرقه گردانند شهر بصره شما را تا كه گويى كه من نظر مىكنم وا مسجد آن چون سينه كشتى، يا اشتر مرغى سينه به آب وا داده. (3) و در روايت ديگر: چون سينه مرغى آبى كه در بيشترين آب دريا باشد. (4) 14- [و از سخنان آن حضرت (عليه السلام) است] در مانند آن زمين شما نزديك شده به آب، دور شده از آسمان، سبك شد عقلهاى شما و بىخود شدند [حلمهاى شما]، و شما نشانه[ايد] مر [هر] تير اندازنده را، و خوردنى مر [هر] خورنده را، و