نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6

مصحح: عزیزالله جوینی‏

جلد 1 -صفحه : 491/ 425
نمايش فراداده

أنّهم قد قتلوا من المسلمين مثل العدّة الّتي دخلوا بها عليهم (8)

173- و من خطبة له عليه السلام

أمين وحيه، و خاتم رسله، و بشير رحمته، و نذير نقمته. (1) أيّها النّاس، إنّ أحقّ النّاس بهذا الأمر أقواهم عليه، و أعلمهم بأمر اللّه فيه. فإن شغب شاغب استعتب، و إن أبى قوتل. (2) و لعمري، لئن كانت الإمامة لا تنعقد حتّى يحضرها عامّة النّاس، ما إلى ذلك سبيل، و لكن أهلها يحكمون على من غاب عنها، ثمّ ليس آنچه كه ايشان بدرستى كه بكشتند از مسلمانان مانند هم چند عددى آنك در رفتند بدان عدد بر ايشان. (8) 173- [و از خطبه‏هاى آن حضرت (عليه السلام) است‏] [پيغمبر اكرم‏] امين وحى او [است‏]- تعالى- و ختم پيغمبران او، و بشارت دهنده رحمت او، و بيم كننده عقوبت او. (1) اى مردمان بدرستى كه سزاوارترين مردمان به اين امر خلافت، قوى‏ترين ايشان بود بر او، و عالم‏ترين ايشان به امر خدا در آن، پس اگر انكار كرد انكار كننده‏اى، آشتى خواهند از او، و اگر باز استاد، قتال كنند [با او]. (2) و سوگند به جان من اگر باشد امامت كه بسته نشود تا كه حاضر آيند بدان جميع مردمان، نباشد وا بستن آن امامت راهى [در هيچ زمان‏]، و ليكن اهل آن را [بود- يعنى كسانى كه تعيين امامت مى‏كنند- كه‏] حكم مى‏كنند بر آن كس كه غايب [با]شد از آن [وقت‏