نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6

مصحح: عزیزالله جوینی‏

جلد 1 -صفحه : 491/ 91
نمايش فراداده

الضّلال، و دليلهم العمى، فما ينجو من الموت من خافه، و لا يعطى البقاء من أحبّه.

39- و من خطبة له عليه السلام

منيت بمن لا يطيع إذا أمرت و لا يجيب إذا دعوت، لا أبا لكم ما تنتظرون بنصركم ربّكم (1) أما دين يجمعكم، و لا حميّة تحمشكم أقوم فيكم مستصرخا، و أناديكم متغوّثا، فلا تسمعون لي قولا، و لا تطيعون لي أمرا، حتّى تكشّف الأمور عن عواقب و امّا دشمنان خداى پس خواندن ايشان در آن، گمراهى است، و دليل ايشان كورى، پس نرهد از مرگ هر كه ترسد او را، و ندهند باقى ماندن كسى را كه دوست دارد دنيا را.

39- [و از خطبه‏هاى آن حضرت (عليه السلام) است‏] آزمودم من آن كسى را كه طاعت ندارد چون امر، و جواب ندهد چون بخوانم من- پدر مباد شما را، عجب مر شما را- چه انتظار مى‏دهيد و چه مانع است به نصرت شما [مر] پروردگار شما را (1) آيا دينى نيست كه جمع كند شما را، و نه حميّتى كه انگيزد شما [را، و] در خشم آورد شما را بر مى‏خيزم در [ميان‏] شما فرياد خواهنده، و آواز مى‏دهم شما را فرياد خواهنده، پس نمى‏شنويد مرا گفتارى، و مطيع نمى‏شويد به من كارى، تا كه‏