باز واقعهاى است كه در همين حدود40 سال پيش اتفاق افتاد، مرحوم سيد ابوالحسن اصفهانى مرجع بزرگ شيعه در شهر نجف اشرف بود، يك شب دزدى به منزل ايشان حمله كرد و با چاقو دستش را مجروح ساخت، دزد دستگير شد، و دولت آن روز نمايندهاى به نجف اشرف فرستاد تا نظر ايشان را در مورد دزد ببيند، و مردم عراق جهت تقبيح تجاوز به منزل آقا و جسارت به ايشان بازارها را تعطيل كردند.. امّا آقا فرمود: خواهشم اين است كه او را آزاد كنيد، من به او سرمايه مىدهم تا كار كند، و همين طور هم شد... اين واقعا چه افتخار بزرگى براى شيعه بود.
ما بايد آيندهنگر باشيم.. و ببينيم كه تاريخ آينده در باره مال چه حكم خواهد كرد؟ از همين حالا هم دير نشده.. چون به قول معروف هرگاه كه جلوى ضرر گرفته شود استفاده است، لااقل از اين به بعد بيدار و آگاه باشيم و مردم را از همه چيز آگاه كنيم تا بذر پيشرفت كاشته شود، گرچه نتيجهاش براى نسلهاى بعد باشد، بنا براين ما بايد طبق قوانين كنونى و قوانين خدائى عمل كنيم و آنگاه منتظر پيروزى و پيشرفت باشيم.
(كم من فئة قليلة غلبت فئة كثيرة بإذن الله).
اگر بخواهيم طرح شايستهاى براى تشكيل يك دولت اسلامى بزرگ1000 ميليونى بريزيم، بايد جهت ايجاد سه پايه مهم و اساسى آن بكوشيم كه عبارتند از:
يك) شوراى رهبرى فقهاء عدول و مدبّر
دو) تعدّد احزاب در چهارچوب اسلام
سه) ايجاد مؤسسات علمى و فرهنگى و اجتماعى و غيره
بايد بدانيم كه خواب و بيدارى ملّتها بستگى به شرايط و قابليّت آنان دارد، و به مقدار كوشش و جهاد براى تغييرات درونى يك امت مىباشد، بنا به فرموده خداوند: انّالله لا يغيّر ما بقوم حتّى يغيّروا ما بأنفسهم. لذا بايد با تلاش شبانه روزى و برخورد با انواع مشكلات انشاءالله روزى به هدفمان نائل آيم.
در حدود چهل سال پيش شيعيان سه مرجع تقليد بزرگ داشتند:
1 مرحوم سيد ابوالحسن اصفهانى در شهر نجف اشرف.
2 مرحوم حاج آقا حسين قمى در كربلا مقدّس.
3 مرحوم شيخ عبدالكريم حائرى در شهر مقدّس قم.