هزار گوهر

سیدعطاء اللَّه مجدی‏

نسخه متنی -صفحه : 359/ 160
نمايش فراداده

475 «سكر الغفلة و الغرور ابعد من سكر الخمور» مستى غفلت و غرور طولانى‏تر از مستى مسكرات است


  • بود مستى غافلىّ و غرور، بهوش آئى از مستى شرب زود كى آئى تو از اسب غفلت فرود

  • بس افزونتر از سكر شرب خمور كى آئى تو از اسب غفلت فرود كى آئى تو از اسب غفلت فرود

476 «سبع اكول حطوم خير من وال غشوم مظلوم» درنده بسيار خورنده طعمه شكن از فرمانرواى ستمگر بهتر است


  • بود شير درّنده بيش خوار، چو حاكم كشد خلق را با ستم‏ كند اكتفا شير با بيش و كم‏

  • به از حاكم ظالم زشتكار كند اكتفا شير با بيش و كم‏ كند اكتفا شير با بيش و كم‏

477 «ستّة تختبر بها عقول الرّجال: المصاحبة و المعاملة و الولاية و العزل و الغناء و الفقر» عقل انسان به شش چيز معلوم مى‏شود: همنشينى، داد و ستد، فرمانروائى، بركنارى از كار، دارايى و فقر


  • به شش چيز سنجى تو عقل رجال به عزل و ولايت، به داد و ستد به راهى كه او اندر اينها رود

  • به صحبت، به ثروت، به كمبود مال، به راهى كه او اندر اينها رود به راهى كه او اندر اينها رود