یادنامه علامه شریف رضی (قدس سره)

علی دوانی؛ همکاران: محمد رضا آل صادق، احمد الوائلی، احمد فرج اللَّه، صلاح الصاوی، جعفر الهلالی، علی اکبر هاشمی رفسنجانی

نسخه متنی -صفحه : 413/ 300
نمايش فراداده

ميان سنى و شيعه گذاشت، به احتمال قوى در اين رقابت‏ها و اختلافات، دست پنهانى حكام وقت نيز در كار بوده است و قراينى هم در باره اقدام فرمانروايان در ايجاد اختلاف به صورتهاى مختلف در دست است از جمله اين كه عضد الدولة ديلمى هرگاه احساس ميكرد، چند تن از رؤساى قبايل به يكديگر نزديك شده‏اند، به مردى به نام محمد بن احدب كه مى‏توانست خط هر كسى را مانند او بنويسد دستور مى‏داد نامه‏هائى از طرف هر يك از آنها براى ديگرى يا ديگران بنويسد و مضمون نامه‏ها را طورى قرار مى‏داد كه موجب اختلاف ميان آنان شود. مطلبى كه در اين مورد نبايد از نظر دور داشت اين است كه اختلافات و نزاعهايى كه ميان دسته‏جات و محله‏هاى مختلف با دستاويز قرار دادن مذهب، رخ مى‏داد، منحصر به سنى و شيعه نبود، در همان ايام نزاع و زد و خورد ميان شافعيان و حنبليان در بغداد و نيز ميان حنبليها و اشاعره در همان شهر و در رى ميان شافعيها و حنفيها رخ مى‏داده است به اين مطلب نيز بايد توجه داشت كه در قرنهاى چهارم و پنجم تعصبات مردم عامى در اختلافات مذهبى راه يافته بوده و از اين رهگذر زد و خوردهاى خونين جريان مى‏يافته است.

از همين بابت بوده كه دسته‏هايى از قبيل فضلى و مرعوشى در بغداد و خوزستان و صدقى و سمكى در سيستان و عروسيه و اهليه در سرخس به وجود آمدند.

فضل و مرعوش دو جوان دونده بودند در بغداد كه هر يك از طلوع آفتاب تا غروب سى و چند فرسنگ مى‏دويد و آن دو به ستور معز الدوله ديلمى، مرتب ميان بغداد و اصفهان مى‏دويدند و نامه‏ها و پيغامهاى او را براى برادرش ركن الدولة مى‏بردند و جواب مياوردند، و رفت و برگشتشان هفت يا هشت روز طول مى‏كشيد. آن دو جوان منشأ تعصباتى قرار گرفتند، جمعى خود را فضلى و جمعى ديگر خود را مرعوشى خواندند، و چون فضل سنى مذهب و مرعوش شيعه بود، دو تعبير فضلى و مرعوشى به مفهوم سنى و شيعه در آمد، و به تعبير ديگر و به اصطلاح امروزى طرفداران آن دو تن به صورت دو حزب در آمدند كه يكى طرفدار امراى ديلمى بود و ديگرى طرفدار آل عباس، به تدريج اين طرفدارى به تعصب انجاميد و چون به‏