یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه

محمد تقی جعفری؛ همکاران: حسن حسن زاده آملی، محمد تقی فلسفی، سید علی خامنه‏ای، عباسعلی عمید زنجانی، زین العابدین قربانی

نسخه متنی -صفحه : 332/ 117
نمايش فراداده

است...» امام عليه السلام در راه برقرارى مساوات، هيچگاه به صدور فرمان، اكتفا نمى‏كرد بلكه چنانكه از دوران چند ساله حكومتش آشكار مى‏گردد حتى دخترش را كه از گردن بند بيت المال استفاده كرده بود، مورد بازخواست قرار مى‏دهد، دوستش «نجاشى» را تازيانه مى‏زند، و با مردى نصرانى به محكمه قضا مى‏رود و همانند يك فرد عادى عليه او و بنفع نصرانى قضاوت مى‏شود...

حق حيات و امنيت شخصى

امام عليه السلام جامعه‏اى مى‏خواهد كه در آن جان و مال و عرض و آبروى همه افراد محفوظ بوده هر كسى در كمال آرامش و امنيت به انجام وظائف فردى و اجتماعى مشغول باشد، از اين رو در فرمان تاريخيش كه براى مالك اشتر صادر فرموده رابطه ميان زمامدار و ملت را رابطه پدر فرزندى بشمار آورده كه طبعا افراد جامعه نيز با هم برادروار زندگى خواهند كرد و بديهى است كه برادر نسبت به برادر بهترين روابط انسانى را خواهد داشت، به جان و مال و عرض و حيثيتش تجاوز نخواهد كرد: «ثم تفقد من امورهم ما يتفقد الوالدان من ولدهما»- «امور مردم را همانند پدر و مادرى كه وضع فرزندانشان را رسيدگى مى‏كنند رسيدگى نما.» و در مورد احترام به خون و حق حيات مردم نيز در همان فرمان تاريخى چنين تصريح مى‏كند. «بترس از اين كه خون بى گناهى را بريزى زيرا كه ريختن خون ناحق موجب كيفر الهى و زوال نعمت و كوتاهى عمر و سقوط حكومت مى‏شود، و نخستين چيزى را كه خداوند سبحان روز قيامت ميان بندگانش حكم مى‏فرمايد، خونهاى ناحقى است كه ريخته‏اند، بنا بر اين بر قرارى حكومت را از ريختن خون بيگناهان مخواه زيرا چنين كارى نه تنها پايه‏هاى حكومت را سست مى‏كند بلكه آنرا از بين مى‏برد و به ديگران انتقال مى‏دهد، و بدان كه ترا نزد خدا و نزد من براى چنين كارى عذرى نخواهد بود و چنين عملى قصاص بدنبال خواهد داشت...» آرى امام عليه السلام نيز همانند رسول خدا معتقد است: مؤمن كسى است كه ديگران از او بر مال و جانشان ايمن باشند و از دست و زبانش در امان.

حق مبارزه با ستم و ستمكار

در مكتب امام عليه السلام، ظلم و ستم همانند ميكرب خانمان براندازى است كه همه افراد جامعه در نابودى آن مسئوليت دارند، در درجه اول شخص حاكم اسلامى و در مرحله بعد، همه‏