شهرى، برايشان مقرر دار زيرا براى دورترين آنها همان حقى است كه براى نزديكترين آنها است، و رعايت هر يك از ايشان بر تو لازم است مبادا خوشگذرانى ترا از حال آنان غافل سازد... سرپرستى يتيمان و سالخوردگانى كه راه چارهاى ندارند و نمىتوانند خود را براى درخواست حاضر كنند، به عهده بگير كه اينان در ميان مردم بعدل و دادگرى نيازمندترند.» «امام عليه السلام نه تنها حق بهرهمندى از يك زندگى انسانى را براى همه افراد جامعه طبق اين فرمان ضرورى مىداند، بلكه اين حق را شخصا حتى براى غير مسلمين نيز در دوران حكومت چند سالهاش پياده فرموده است، در كتاب وسائل آمده كه روزى امام عليه السلام مرد كور پيرى را ديد كه گدائى مىكرد، فرمود: اين چه كارى است كه او انجام مىدهد گفتند: يا امير المؤمنين او مسيحى است، امام فرمود: آن وقت كه او قدرت بر كار داشت از او كار گرفتيد، حال كه عاجز و ناتوان شده رهايش نموديد زندگيش را از بيت المال تأمين نمائيد.» اين نصوص نشان مىدهد كه، دنياى بشريت پيش از آنكه در فكر افراد بى نوا و درمانده بيافتد و زندگيشان را از راه آبرومندى تأمين نمايد، در مكتب علوى اين گروه داراى زندگى انسانى بودهاند.
در مكتب علوى حق گرفتنى است و تن به ظلم دادن همانند ظلم كردن گناه است و بايد انسان مظلوم در احقاق حق خود بكوشد و لو اين كه در اين راه تحمل رنج و شدائد نمايد: «براى ما حقى است، چنانچه آنرا به آسانى به ما دادند، چه بسيار خوب، و گرنه در راه بدست آوردن آن، هر گونه رنج و مشقت را تحمل خواهيم نمود و مانند كسى كه پشت سر ديگرى سوار شتر مىشود و راه دورى را مىپيمايد چگونه براى رسيدن بمقصد، ناگزير از تحمل هر گونه مشقت و شكيبائى است ما هم براى استرداد حق خود هر اندازه كه ممكن باشد كوشش خواهيم كرد.» امام عليه السلام نه تنها به شخص ستمديده حق دفاع و احقاق حق مىدهد بلكه به دولت اسلامى دستور مىدهد: همه گونه وسائل آسان را براى دادخواهى و عرض حال او فراهم سازد.
فرمانى كه امام عليه السلام براى مالك اشتر صادر كردند، در اين باره چنين تأكيد مىفرمايند: «قسمتى از اوقات خود را براى كسانى كه به تو نيازمندند، اختصاص ده و در مجلس عمومى بنشين و براى خدائى كه ترا آفريده فروتنى نما، لشكريان و ياران از نگهبانان و پاسبانان خود را از آنها باز دار، تا سخنگوى ايشان بى ترس و واهمه با تو سخن بگويد، زيرا من بارها از پيغمبر شنيدم كه مىفرمود: هرگز امتى كه حق ناتوان را بدون ترس و نگرانى از زورمندان نگيرد، رنگ سعادت