یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه

محمد تقی جعفری؛ همکاران: حسن حسن زاده آملی، محمد تقی فلسفی، سید علی خامنه‏ای، عباسعلی عمید زنجانی، زین العابدین قربانی

نسخه متنی -صفحه : 332/ 179
نمايش فراداده

«پزشكى پيشه‏اى باشد كه تندرستى آدميان را نگاه دارد و چون رفته باشد باز آرد از روى علم و عمل و حاجتمند بود هر پيشه‏اى به علم و عمل آن پيشه كه مى‏خواهد بكار داشتن»

چرا به طبيب طبيب مى‏گويند

در كتاب كافى از حضرت صادق عليه السلام روايت شده است كه: موسى بن عمران به خدا عرض كرد: خداوندا درد از كيست جواب داد از من.

عرض كرد: دوا از كيست جواب شنيد از من.

عرض كرد: پس بندگان تو با معالج چكار دارند فرمود بوسيله آنان نفس‏هاى بيماران را پاكيزه مى‏گردانند و از آن رو معالج را طبيب ناميدند. آرامش دهنده نفس‏ها و دلها.

وظيفه پزشكان در در ميان بيماريها

بقول «امير وازپاه» پزشك نامدار قرن شانزدهم ميلادى در فرانسه وظيفه پزشكان در مقابل بيماران چنين خلاصه مى‏شود: «پزشك گاهى بيماران را درمان ميكند، اغلب آنرا تسكين مى‏دهد، اما هميشه بايد به بيماران آرامش بخشد».


  • اين طبيبان گاهگاهى درد را درمان كنند ليك مى‏بايد كه با يك جمله آرام بخش‏ يك جهان دشوارى بيمار را آسان كنند

  • بيشتر تسكين درد و رنج و جسم و جان كنند يك جهان دشوارى بيمار را آسان كنند يك جهان دشوارى بيمار را آسان كنند

(شعر از سيد مجتبى كيوان اصفهانى)

2- شفا و شفا

در مفردات راغب اصفهانى آمده است: شفا (به فتح شين) لبه و نزديك چيزى را گويند (مانند شفا حفره يا شفا جرف) و شفا (كسر شين) در مرض نزديك شدن به لبه‏هاى سلامت است و آن اسم براى برء و بهبودى شده مثل شفا للناس براى عسل و هدى و شفاء- شفاء لما فى الصدور يشف صدور قوم مؤمنين، و ما به غلط در اصطلاح زبان فارسى شفا را شفا مى‏خوانيم و استعمال مى‏كنيم.