موسى گفت: پروردگار من از حال كسانى كه هدايت را از نزد او آوردهاند و كسانى كه سرانجام سراى دنيا و آخرت از آنهاست آگاهتر است و مسلما ظالمان رستگار نخواهند شد.
فرعون گفت: اى جمعيت درباريان، من جز خودم خدايى براى شما سراغ ندارم، اى هامان آتشى بيفروز و از گل آجرهاى محكم بساز و براى من برج بلندى را بنا كن تا از خداى موسى خبر گيرم هر چند گمان مىكنم او دروغ مىگويد.
سرانجام فرعون و لشكريانش به ناحق در زمين استكبار كردند و پنداشتند به سوى ما باز نمىگردند ما نيز او و لشكريانش را گرفتيم و بدريا افكنديم اكنون بنگر پايان كار ظالمان به كجا انجاميد.
و ما آنها را پيشوايانى كه دعوت به آتش دوزخ مىكنند قرار داديم و روز رستاخيز يارى نخواهند شد و در اين دنيا لعنت پشت سر لعنت نصيب آنها كرديم و روز قيامت از زشت رويانند.
اى پيامبر، ما به موسى كتاب آسمانى داديم بعد از آنكه اقوام قرون نخستين را هلاك كرديم، كتابى كه براى مردم بصيرت آفرين بود و مايه هدايت و رحمت، تا متذكر شوند.
تو هنگامى كه ما فرمان نبوت را به موسى داديم در جانب غربى نبودى تا اين ماجرا را شاهد باشى ولى ما اقوامى را در اعصار مختلف خلق كرديم و زمانهاى طولانى بر آنها گذشت و دعوتهاى انبياء همه از ياد رفتند و ما تو را با كتاب آسمانى براى هدايت آنها فرستاديم.
تو هرگز در ميان مردم مدين اقامت نداشتى تا آيات ما را به دست آورى و براى مشركان بخوانى، ولى ما بوديم كه تو را فرستاديم.
تو در اطراف طور نبودى زمانى كه ما ندا داديم ولى اين رحمتى از سوى پروردگار تو بود كه اين اخبار را در اختيارت نهاد تا به وسيله آن قومى را انذار كنى كه قبل از تو هيچ انذار كنندهاى براى آنها نيامده شايد متذكر گردند. (الى 46)