گلی از بوستان خدا

سیدمهدی حجتی‏

نسخه متنی -صفحه : 618/ 581
نمايش فراداده

او (وليد بن مغيره) براى مبارزه با قرآن انديشه كرد و مطلب را آماده ساخت، مرگ بر او باد چگونه براى مبارزه با حق نقشه‏هاى خويش را آماده ساخت، باز هم مرگ بر او چگونه مطلب و نقشه‏هاى شيطانى خود را آماده نمود، سپس نگاهى افكند بعد چهره درهم كشيد و عجولانه دست بكار شد سپس پشت به حق كرد و تكبر ورزيد و سرانجام گفت: اين قرآن چيزى جز يك سحر جالب همچون سحرهاى پيشينيان نيست، اين سخن انسان مى‏باشد.

اما به زودى ما او را وارد دوزخ مى‏كنيم‏ و تو نمى‏دانى دوزخ چيست؟ آتشى است كه نه چيزى را باقى مى‏گذارد و نه چيزى را رها مى‏سازد، پوست بدن را به كلى دگرگون مى‏كند و نوزده نفر از فرشتگان عذاب بر آن گمارده شده‏اند.

مأموران دوزخ را جز فرشتگان عذاب قرار نداديم و تعداد آنها را جز براى آزمايش كافران معين نكرديم تا يهود و نصارى يقين پيدا كنند و ايمان مؤمنان افزوده شود و اهل كتاب و مؤمنان در حقانيت اين كتاب آسمانى ترديد به خود راه ندهند، و كافران بگويند:

خدا از اين توصيف چه منظورى دارد؟ آرى اينگونه خداوند هر كس را بخواهد گمراه مى‏سازد و هر كس را بخواهد هدايت مى‏كند و لشكريان پروردگارت را جزا و كسى نمى‏داند و اين جز هشدار و تذكرى براى انسانها نيست.

اين چنين نيست كه آنها تصور مى‏كنند، سوگند به ماه‏ و به شب هنگامى كه دامن برچيند و پشت كند و به صبح هنگامى كه چهره بگشايد كه آن حوادث هولناك قيامت از مسائل مهم است، هشدار و انذارى است براى همه انسانها، براى كسانى از شما كه مى‏خواهند تقدم جويند يا عقب بمانند، به سوى هدايت و خيرات پيش بروند و يا نروند.

هر كس در گرو اعمال خويش است، مگر اصحاب يمين كه نامه اعمالشان به دست راستشان مى‏دهند، آنها در باغهاى بهشتند و از مجرمان مى‏پرسند:

چه چيز شما را به دوزخ فرستاد؟ مى‏گويند: ما از نمازگزاران نبوديم‏ و مستمندان را اطعام نمى‏كرديم‏ و هميشه با اهل باطل همنشين و همصدا بوديم‏ و همواره روز جزا را انكار مى‏كرديم‏ تا زمانى كه مرگ ما فرا رسيد لذا شفاعت كنندگان به حال ما سودى نبخشيد.