صفحه ى 166
سوگند يا به وثيقه هاى ديگر.
[الطّور]: طور نام كوهى است كه موسى بن عمران (ع) در آن به مناجات و سخن گفتن با خدا پرداخت.
[بقوّة]: قوّة به معنى قدرت است و آن عرضى است كه موجود زنده به آن توانا مى شود.
64 [توليتم ]: يعنى اعراض و دورى كرديد، و تولّى به معنى پشت كردن و كسى را پشت سر خود قرار دادن است و سپس در مورد هر كس به كار مى رود كه از اطاعت امرى خوددارى ورزد و روى از آن بتابد.
65 [علمتم ]: يعنى دانستيد و شناختيد، و از آن است «لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ»: آنان را نمى شناسيد، خدا آنان را مى شناسد.
[اعتدوا]: يعنى ستم كردند و از حدّ خود فراتر رفتند.
[السبت ]: روز شنبه است. و گفته اند بدان سبب اين روز، بدين نام خوانده شده كه هر چيز در آن آفريده و قطع و از آن فراغت حاصل شد. و گفته اند چون در آن روز جهودان كارهاى خود را قطع مى كنند چنين ناميده شده است، و مأخوذ از راحت و آرامش است همچون گفته خدا: «وَ جَعَلْنا نَوْمَكُمْ سُباتاً».
[خاسئين ]: خاسئ به معنى دور شده و طرد شده است.
66 [نكالا]: نكال ترساندن ديگرى و اصل معنى آن منع است بدان روى كه از نكل گرفته شده و آن به معنى قيد است، و عقوبت بدان سبب نكال ناميده شده كه شخص را از ارتكاب چيزى كه سبب نكال مى شود بازمى دارد.
[موعظة]: از وعظ به معنى ترساندن است.