قرآن كريم از حالت ضعفى با ما سخن مى گويد كه در ميان امت انتشار پيدا مى كند، و نيز از راههاى درمان آن. و اين حالت به چندگونه تظاهر پيدا مى كند:نخست: نژادپرستى و قوم پرستى كه از آن در آيه پيش سخن گفتيم.دوم: بى مبالاتى و سست بودن در تمسّك به هدايت خدا.سوم: سخت دلى و متأثر نشدن از نصيحت صالحان.و به زودى قرآن حكيم به تفصيل درباره بيمارى سستى و كاهش پايبندى به ارزشها سخن خواهد گفت و چندين مثال از داستانهاى بنى اسراييل عرضه خواهد كرد.نخست داستان طور مى آيد، و سپس قصه شكستن حرمت و احترام روز سبت است، و پس از دليل از آن داستان گاوى مى آيد كه بنى اسراييل در قربانى كردن آن سستى نمودند. آن گاه در پايان اين مجموعه آيات از ارتباط ميان سستى و سخت دلى سخن به ميان خواهد آمد.
شرح آيات:
و امت مسلمان در زمان حاضر تا حدّ دورى شباهت به بنى اسراييل در آن مرحله از زندگيشان دارد كه در اين سوره از آن سخن مى رود و در آن مظاهر منفيگرى از سستى و بيمبالاتى و شكستن حرمتهاى دينى انتشار يافت، و بر ما است كه از داستان بنى اسراييل عبرت بگيريم و بار ديگر تاوان اين بيمبالاتى را نپردازيم.