[142] ه: و يكى از دلايل جنگ جهادى اين است كه به مؤمنان شايستگى دخول در بهشت را مى دهد، كه جايگاه مجاهدان بردبار است، و اگر مسلمان وارد جنگ نشود، چگونه مجاهد صابر از بازنشسته شكست خورده تميز داده مى شود.«أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرِينَ- آيا گمان كرديد كه به بهشت درخواهيد آمد، پيش از آنكه خدا بداند چه كسان از شما جهاد كردند و چه كسان شكيبايى نمودند؟» آدمى دل خود را به آرزوهاى فراوان خوش مى كند كه به خيال بيشتر شباهت دارد تا به واقعيت: آرزوى رسيدن بدون رنج به ثروت بى شمار، و به سلطنت و فرمانروايى بدون قابليت، و به شهرت بدون شايستگى، و بشر نيازمند آن است كه دهها بار مزه تلخى زندگى را بچشد تا به اين امر قانع شود كه اين آرزوها، رؤياهايى كودكانه است. و به همين گونه است كه بعضى از مؤمنان براى خود آرزوى بهشت مى كنند كه بدون انجام دادن عمل صالح و فداكارى و جانبازى نصيب ايشان شود، و قرآن ايشان را از داشتن اين آرزوى باطل نهى مى كند كه نتايجى خطرناك دارد كه بر اثر آنها در دنيا از عمل كردن بازمى مانند و در آخرت آنان را در حالى مواجه با آتش قرار مى دهد كه پشيمانى سودى برايشان ندارد و اميدى براى بازگشت ايشان به زندگى و قوم كردن وجود ندارد.