پس از شكست خوردن مسلمانان به دو گروه تقسيم شدند: گروه مؤمنان و استواران، و گروه منافقان، و آنان نيز به نوبه خود به چندين گروه تقسيم شدند:گروهى مردمان را به بد دلى و ترس از جنگ برمى انگيختند كه قرآن در درس گذشته از ايشان سخن گفت، و گروهى به كفر شتافتند و عملا به جبهه مخالف رسالت پيوستند، و گروهى ديگر كه لازم بود با دارايى خود مردم را به ايستادگى و استوارى تحريك كنند، در ساعت دشوارى از اين كار شانه تهى كردند.اينان از آن روى چنين كردند كه نشانه هاى پيروزى و عزت را در نزد كفار مى ديدند، و هيچ در اين باره فكر نمى كردند كه اين ظواهر فريبنده و باطل است، و خدا به آنان مهلت داده است تا بار گناه خويش را سنگينتر كنند و جايگاه ايشان دوزخ است.قرآن اين گفته را تكرار مى كند كه: شكست اين گروه منافق را كه شتابان به سوى كفر روان بودند آشكار ساخت، به همان گونه كه گروه مالداران را كه در پرداختن حقوق خدا با اموال خود بخل ورزيدند به همين سرنوشت مبتلا كرد.به مناسبت سخن از ثروتمندان بخيل، قرآن از جهودان در درس آينده سخن خواهد گفت تا بر ما معلوم شود كه: چگونه آنان به سبب ترك كردن امر واجب بخشندگى و انفاق به غضب خدا گرفتار شدند.