صفحه ى 479
دانايى و نادانى از يكديگر است.
چرا در دين اختلاف پيدا مى شود؟
پس از بيان قاعده متشابه و محكم، قرآن به وضوح سبب پيدا شدن اختلاف در كتاب و در نتيجه آن در دين را بيان مى كند.
على رغم آنكه سبب يكى است، مراحلى را مى گذراند كه از پيدا شدن شك و انحراف در قلب آغاز مى شود و با گذشتن از تكذيب به كفر پايان مى پذيرد:
الف: و اما درباره شك و انحراف پروردگار ما گفته است:
«فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِيلِهِ- و اما كسانى كه در دلهاشان كجى است، در پى متشابه آن مى افتند تا فتنه كنند و به گزارش آن برخيزند.»
زيغ چيست؟
زيغ، منحرف و منصرف شدن از حق است، و اعتقاد بر آن است كه قرآن خطاى آدمى را از طريق نفسانى تفسير مى كند، پس انسان جز بدان سبب خطا نمى كند كه در جان خود گرفتار عقده حقارت و خودكج بينى، يا رسوب كردن انديشه هاى ميراثى، يا سر فرود آوردن در پيش افكار جامعه اى كه منتسب به آن است، يا اسير فشارهاى شهوت، يا شتابزدگى براى صادر كردن حكمى به منظور راحت شدن يا بر اثر گرفتار تنش نفسانى بودن است.
و در آن هنگام كه مشكل نفسانى آدمى بر اثر رشد اراده و ايستادگى در برابر فشارها حل مى شود، عقل براى پرداختن به بحث و جستجوى سالم آزادى پيدا مى كند و طبيعة به معرفت مى رسد.
و گاه اين پرسش طرح مى شود: چگونه مشكل عقلى با مشكل نفسانى مى تواند ارتباط داشته باشد، در صورتى كه مى دانيم فهم و عقل آدمى مى تواند همچون سدى در برابر آميخته شدن احكام و آرزوهاى نفس با بصيرتهاى عقل و