هنگامى كه در امت روح تنبلى انتشار پيدا كند، به پيچيدن با احكام شرعى مى پردازد تا اگر بتواند از آنها بگريزد. مى بينى كه مردمان به مشتى از قشريّات مى پردازند و آنها را جانشين حقايق واقعى مى سازند. و داستان بنى اسراييل با گاو چنين حالتى را در آنان تجسم مى بخشد.اين داستان دليل بر آن است كه بنى اسراييل در آن هنگام يكباره به رسالت موسى (ع) كافر نشدند، بلكه بر عكس خواستار به كار بستن تعاليم الاهى بودند.چيزى كه هست ترديد و سستى در تصرفات آنان آشكار است و اين چيزى بود كه آن را وسيله به عقب انداختن انجام كارهاى واجب خود مى كردند، و اين عمل را در زير پوشش تشبّث به پوست تعليمات دينى نه به مغز و حقيقت آن انجام مى دادند، از