[37] و براى اين ايمان راستين اثرى در آينده مريم وجود داشت، بدان سبب كه ايمان مادر و تربيت او در رشد كردن فطرت ايمان در نوزاد تأثير مثبت دارد، و ديديم كه چگونه زن عمران به خدا تضرع كرد تا فرزند او را از شيطان در پناه خود گيرد، و تضرع او بدين معنى بود كه براى رسيدن به اين هدف خودش نيز مى كوشيد، چه، دعا در نزد مؤمنان اوج عمل جهادى است، ولى جانشين عمل نيست. بنا بر اين دعا و عمل اثر مثبت بزرگى در آينده مريم پيدا كرد:«فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ كَفَّلَها زَكَرِيَّا- پس پروردگارش او را به پذيرش نيكو پذيرفت، و او را به روياندن نيكو رويانيد، و تربيت و سرپرستى او را زكريّا بر عهده گرفت.»ايمان همچون راه آهن است كه چون قطار بر آن قرار گيرد به استقامت و پيش رفتن آن كمك مى كند، و ايمان نيز، اگر از آغاز همراه حركت نمو در نزد طفل بوده باشد، به استقامت طفل در همه جوانب تربيت آن مدد مى رساند، بدان شرط كه در وى صفتى به حساب صفت ديگر رشد نكند، پس نبايد به حساب مسئوليت بيش از اندازه به او توجه شود، و به حساب احساس كرامت در معرض فشار قرار گردد.نيز وجود جوّ و محيط ايمان در خانواده، سبب تقويت روح التزام و تعهد در طفل مى شود: كودكى كه مى بيند همه افراد خانواده برنامه هاى معينى را در آن اجرا مى كنند و اين كار را با اخلاص و اطمينان به انجام مى رسانند، او نيز چنان دوست خواهد داشت كه برنامه اى از همان گونه را بدون اين كه نيازمند فشارى باشد انجام